موسسه حقوقی دادپویان مهبانگ
انتشار تصاویر خصوصی دیگران
اما همیشه موضوع انتشار عکسهای ناجور یا خلاف عفت از سوی خود فرد نیست؛ گاهی موضوع درخصوص انتشار تصاویر خصوصی دیگران در فضای مجازی و سوءاستفاده از آن است. پلیس همواره هشدار میدهد شهروندان هرگز فایلهایی مانند عکس، فیلم و کلیپهای خانوادگی را در رایانه، تبلت، لپتاپ و گوشی تلفن همراه خود نگهداری نکرده و سعی کنند با تهیه یک حافظه جانبی تمام فایلهای شخصیشان را در آن ذخیره و در یک جای امن نگهداری کنند. اما اگر کسی اقدام به انتشار تصاویر خصوصی دیگران کند، چه مجازاتی در انتظارش است؟
ماده ۱۷ قانون جرایم رایانهای به طور مشخص هتک حیثیت از طریق انتشار تصاویر خصوصی را دارای عنوان مجرمانه دانسته و در این خصوص تاکید میکند ((هرکس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی صوت، تصویر، فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی از ۵ تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد))
@dadpouianmahbang
موسسهحقوقی دادپویان مهبانگ
چنانچه زن کارهایی که شرعاً برعهده او نبوده است به قصد عدم تبرع انجام داده باشد مستحق اجرت المثل است.
چه هنگام زن می تواند درخواست اجرت المثل کند؟
در صورتی که مرد درخواست طلاق کند، زن میتواند قبل از صدور گواهی عدم سازش و یا بعد از آن درخواست اجرت المثل کند، در این صورت دادگاه میزان آن را توسط کارشناس معین و حکم به پرداخت آن صادر می کند شرایط تعلق اجرت المثل به زن چیست؟
الف: مرد درخواست طلاق کرده باشد مگر اینکه تقاضای طلاق زوج، مبنی بر تخلف زن از انجام وظایف زوجیت یا سوء رفتار یا اخلاق زوجه باشد که در این صورت مانع از استحقاق اجرت المثل خواهد بود.
ب: زوجه نباید به قصد تبرع(رایگان بودن) اقدام به انجام کارهای منزل کرده باشد.
ج: ضمن عقد نکاح یا قرارداد دیگری برای انجام کارهای منزل برای زن اجرت المسمی تعیین نشده باشد. میزان اجرت المثل چگونه تعیین میشود؟
دادگاه با ارجاع امر به کارشناسی، حق الزحمه زن را مشخص میکند.
@dadpouianmahbang
مراحل اداری فرزند خواندگی
متقاضیان فرزند خواندگی باید تقاضای رسمی خود مبنی برفرزند پذیری را به سازمان بهزیستی اعلام نمایند. ( گاهی متقاضیان شروع کار را از دادگاه آغاز می کنند و سپس به بهزیستی معرفی می شوند.)
سازمان بهزیستی موظف است درصورت لزوم متقاضیان را برای دریافت گواهینامه های مورد نیاز به سازمان های ذیربط معرفی نماید.
مشاوره قبل از فرزندپذیری از موارد مهمی است که زوجین قبل از تشکیل کمیته فرزندخواندگی باید درآن شرکت نماید؛ نتیجه جلسات درپرونده درج گردد.
چنانچه تصمیم کمیته مبنی برپذیرش متقاضیان باشد درلیست نوبت قرارمی گیرند و درصورت فرارسیدن نوبت جهت انتخاب فرزند به شیرخوارگاه معرفی می شوند.
درصورت انتخاب فرزند والدین متقاضی توسط بهزیستی استان به دادگاه صالحه جهت صدور قرار دوره آزمایشی (حکم سرپرستی موقت) معرفی خواهند شد.
پس از صدور حکم سرپرستی، کودک انتخابی طی صورتجلسه ای به والدین تحویل خواهد شد و مراتب به دادگاه مربوطه اعلام می شود.
درطی دوره آزمایشی 6 ماهه، باید حداقل سه بازدید از طرف مددکاران اجتماعی از خانواده فرزند پذیر به عمل آید.
درصورت تائید وضعیت مراقبت از فرزند و توانایی خانواده و حفظ منافع فرزند، گزارش نهایی تهیه و برای صدور حکم قطعی سرپرستی به دادگاه ذیربط منعکس می شود.
( حکم سرپرستی درصورت تشخیص سازمان بهزیستی مبنی برآسیب پذیری کودک و عدم شایستگی والدین قانونی یا مراجعه والدین حقیقی کودک با هماهنگی دادگاه قابل فسخ است. )
@dadpouianmahbang
مدارک لازم برای فرزند خواندگی
تصویر شناسنامه زوجین صفحه اول و دوم
تصویر سند ازدواج
گواهی عدم بچه دار شدن از پزشک متخصص زنان و زایمان در مورد زوجه
گواهی پزشکی قانونی مبنی بر عقیم بودن زوجین یا یکی از آنان
ارائه حکم سرپرستی آزمایشی از مراجع قضایی
گواهی برگ عدم سوء پیشینه کیفری زوجین
گواهی سلامت جسم و روان از پزشک قانونی برای زوجین
گواهی تمکن مالی، اعم از فیش حقوقی، فتوکپی سند منزل مسکونی، ماشین و غیره
گواهی سلامت از پزشک مبنی بر عدم ابتلا به بیماری های صعب العلاج و واگیردار
گواهی عدم اعتیاد
@ dadpouianmahbang
شرایط والدین برای فرزند خواندگی
والدین یا جد پدری کودک، نباید شناخته شده نباشد.
کودک باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشد.
کودک باید به خانواده هایی سپرده شود که قانون تعیین کرده است.
این شرایط عبارتند از:
زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند.
پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
سن یکی از زوجین حداقل سی سال باشد.
زوجین دارای محکومیت جزائی مؤثر به علت ارتکاب جرائم عمدی و محجور نباشد.
زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند.
زوجین مبتلا به بیماری صعب العلاج نباشند.
زوجین معتاد به مواد الکلی یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند.
@dadpouianmahbang
طبقات ارث
قانون مدنی در ماده شماره ۸۶۲ طبقات ارث را بدینگونه تعریف کرده است:
طبقه اول : پدر و مادر،اولاد و اولاد اولاد (نوه)
درجه اول: پدر و مادر و اولاد متوفی
درجه دوم : اولاد اولاد (نوه ها)
درجه سوم : اولاد اولاد اولاد (نبیره ها)
طبقه دوم : اجداد (پدر ومادر بزرگ) و برادر و خواهر و اولاد آنها
درجه اول : جد ( پدر پدر و پدر مادر ) و جده ( مادر پدر و مادر مادر) و برادر و خواهر
درجه دوم : پدر جد و مادر جد و پدر جده و مادر جده و فرزندان برادر و خواهر
طبقه سوم : عمات (عمه) و عمام (عمو) و اخوان (دایی ) وخالات (خاله) و اولاد آنها
ا – عمو و عمه و خاله و دایی درجه ( درجه اول) و اولاد آنها ( درجه دوم)
2 – عمو و عمه و خاله و دایی پدر و مادر ( درجه اول) و فرزندان آنها (درجه دوم)
شایان ذکر است وراث طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد .
@dadpouianmahbang
انواع وصیت نامه
وصیتنامه طبق قانون امور حسبى سه نوع مىباشد:
1- وصیتنامه رسمى
2- وصیتنامه خودنوشت
3-وصیتنامه سرى
وصیتنامه خودنوشت، وصیتى است که وصیت کننده به خط خود مىنویسد و بدین اعتبار وصیتنامه مزبور را خودنوشت نامیدهاند. به دستور ماده 287 قانون امور حسبى (وصیتنامه) خودنوشت در صورتى معتبر است که تمام آن به خط وصیت کننده نوشته شده و داراى تاریخ روز، ماه و سال به خط وصیت کننده بوده و به امضاى او رسیده باشد. فرقى نمىکند که خط وصیتنامه فارسى باشد یا لاتینى یا خط ژاپنى یا چینى و امثال آن و به هر زبانى که باشد، امضاى وصیت کننده در وصیتنامه ممکن است قبل از تاریخ یا بعد از تاریخ نوشته شود.
وصیت نامه رسمى تربیت تنظیم و اعتبار آن به طورى است که براى اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمى مقرر شده است مىباشد و از نظر رسمیت و اعتبار آن از 2 نوع دیگر بالاتر و بهتر مىباشد و اگر کسى وصیت خود را به طور رسمى تنظیم نماید دیگر هیچ خدشهاى به آن وارد نمىباشد و هیچ کدام از ورثه بعد از فوت وصیت کننده نمىتواند ایرادى به آن وارد نماید.
وصیتنامه سرى ممکن است به خط وصیت کننده و یا به خط دیگرى باشد ولى در هر صورت باید به امضاى وصیت کننده برسد و به ترتیبى که براى امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه وصیت کننده یا محل دیگرى که در آئین نامه وزارت دادگسترى تعیین مىگردد، امانت گذارده مىشود. طبق قانون امور حسبى کسى که سواد نداشته باشد نمىتواند به طور سرى وصیت نماید. بنابراین وصیت کردن یک اثرى است که از نظر دین مبین اسلام بسیار زیاد توصیه شده است و هر فرد مسلمان باید قبل از مرگ خود وصیتنامه داشته باشد تا ورثه آن بعد از فوت وى بتوانند اموال او را در مسیرى که خود معین کرده استفاده نمایند و از معصومین روایت است که نوشتن وصیتنامه باعث افزایش طول عمر مىگردد.
@dadpouianmahbang
مدارک لازم برای تقاضای انحصار وراثت
شناسنامه و گواهی فوت متوفی
پس از فوت متوفی مراتب توسط اداره ثبت احوال ثبت گردیده و شناسنامه فوت شده باطل و گواهی فوت صادر می گردد. ارایه اصل گواهی فوت و کپی برابر اصل شده آن به ضمیمه در خواست الزامی است.
استشهادیه محضری
اسامی کلیه وراث می بایست در فرم مخصوصی که توسط دادگستری در اختیار متقاضیان قرار می گیرد نوشته و توسط 2 نفر از اشخاصی که وراث و متوفی را می شناسند در یکی از دفاتر اسناد رسمی امضاء شده و امضاء ایشان نیز توسط دفاتر اسناد رسمی گواهی شود.
رسید گواهی مالیاتی (مالیات بر ارث)
وراث باید پس از فوت متوفی لیست کلیه اموال و داراییهای منقول و غیر منقول متوفی را به اداره دارایی حوزه محل سکونت متوفی ارایه نمایند و رسید آنرا در یافت داشته و بهمراه تقاضای گواهی انحصار وراثت به دادگاه تقدیم نمایند.
در مورد وراث روستاییان در صورتی که بهای ترکه بیش از ده میلیون ریال باشد آگهی برای یک بار ودر یک روز در معابر و اماکن عمومی روستای محل اقامت متوفی نصب خواهد شد و نیازی به نشر آگهی در جراید نیست
کپی برابر اصل شده شناسنامه وراث
متقاضی انحصار وراثت می بایست علاوه بر شناسنامه خود کپی برابر اصل شده شناسنامه سایر وراث را نیز تهیه و به دادگاه تقدیم نماید ارایه اصل شناسنامه ها جهت ملاحظه توسط مدیر دفتر دادگاه الزامیست.
دادخواست انحصار وراثت
پس از تهیه مدارک فوق الذکر متقاضی باید داد خواستی به خواسته صدور گواهی انحصار وراثت تنظیم و همراه مدارک یاد شده به دادگاه ارایه نماید. دادخواست را به کدام دادگاه ارایه نماییم ؟
مطابق ماده 20 قانون آیین دادرسی در امور مدنی دعاوی راجع به ترکه متوفی در دادگاه محلی که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران آن محل بوده و اگر آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که اخرین محل سکونت متوفی در ایران در حوزه آن بوده است ،بنا براین دادگاه صالح جهت تقدیم دادخواست انحصار وراثت دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی بوده است.
@dadpouianmahbang
در صورتی که دوام زوجیت ( ادامه زندگی مشترک ) موجب عسرو حرج زن شود
زن می تواند به دادگاه مراجعه کند و تقاضای طلاق کند چنانچه عسرو حرج وی در دادگاه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم طلاق داده می شود موارد عسرو حرج به شرح ذیل است
1-ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه
2- اعتیاد زوج به یکی از انواع موادمخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد بنا به در خواست زوجه طلاق انجام خواهد شد.
3- محکومیت فطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر
.4- ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که صرفاً با توجه به وضعیت زوچه قابل تحمل نباشد.5- ابتلاء زوج به بیماری صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید .موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر موارد که عسرو حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید .
@dadpouianmahbang
تصرف عدوانی چیست؟
در فقه بنا به عقیدهی مشهور اماره ید که مورد تأیید قانون مدنی هم قرار گرفته حاکی از این دارد
که هر شئ اعم از منقول یا غیر منقول که تحت تصرف و استیلاء شخص قرار دارد نشان دهنده این است که این شئ از آن اوست و مدعی باید برای بدست آوردن و تصرف شئ که نزد دیگری میباشد صرفاً میتواند اقامه دعوی و از ادله ی اثبات دعوی در صورت وجود استفاده کند تا مرجع قضایی حکم به نفع اودهد و او را به عنوان مالک و متصرف حقیقی آن شئ یا حق بشناسد.
ید چارچوب مشخص و محدودی ندارد بلکه عامل اصلی در تشخیص آن عرف است و مفاد قاعده این است که استیلا و سلطه فرد بر شئ،مثبت مالکیت آن شخص است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و طبق مادهی 35 ق.م تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. و در ماده 31 ق.م که هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمیتوان بیرون کرد مگر به حکم قانون.
پس هیچ کس حق ندارد مالی را که در تصرف و اختیار دیگری است به نحو عدوان و ستم تصاحب و تصرف نماید مگر اینکه به طور قانونی این کار را انجام دهد و نمیتواند به وسیلهی قدرت شخصی، آن را از تصرف متصرف خارج سازد در غیر اینصورت غاصب محسوب میشود و به عنوان متصرف عدوان تحت پیگرد قرار میگیرد. قانون مدنی مضخص نکرده که تصرف شخص درمال باید مستقیم و بالمبا شره باشد یا اعم از بالمبا شره و با واسطه، ولی این نکته در آیین دادرسی مدنی مصوب 1318 تفسیر شده بود و مادهی 745 آن قانون مقرر میداشت. تصرف اعم است از اینکه بالمبا شره باشد یا به واسطه مانند تصرف قیم و وکیل ومباشر از طرفی حقوقی زا که افراد در ملک یا مال دیگری دارند باید همه به آن حقوق احترام قائل شوند مانند حق ارتفاق که مورد حمایت ق.م در مادههای 95 ،97، 124 قرار گرفته است و اگر احیاناً حقوق این افراد ذیحق مورد ممانعت یا مزاحمت قرار گیرد دستگاه قضایی و ضابطان سریعاً با مزاحم یا ممانع برخورد قانونی لازم را لحاظ میکنند که منابع این قوانین در این گونه موارد قانون مدنی(139-29)،آیین دادرسی(158-177) و حقوق جزا(693-692-691-690) میباشند.
حق انتفاع طبق مادهی40 ق.م: عبارت است از حقی که به موجب آن شخص میتواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند. و این حق بر اثر قرارداد به شخص واگذار میشود و کسی که از این حق استفاده میکند منتفع مینامند و حق انتفاع از نوع حق عینی است و موضوع آن باید شئ مادی باشد و نسبت به اموال منقول و غیر منقول برقرار میشود و اقسام آن ممکن است عُمری، رُقبی و سُکنی باشد
در نهایت از آنکه فردی به حقوق او از ملکی ( که در اینجا معمولاً غیر منقول است) مورد تجاوز قرار گرفته و میبایست اقامه ی یدعوی نماید. پس ابتدا به عنوان فصل مقدماتی به تعریف دعوا و حق و چگونگی اقامهی دعوی آن پرداختهایم سپس به شرح دعوای تصرف در باب تصرف عدوانی میپردازیم و از آنجا که این دعوا با غصب ارتباط نزدیک دارد آن دو را با هم مقایسه میکنیم و در گام بعدی به دعوایی میپردازیم که با حقوق ارتفاقی و انتفاعی افراد ربط دارند(دعوای مزاحمت، ممانعت از حق) و در مرحلهی بعد این سه نوع دعوی را با هم مقایسه و نقاط مشترک آنان را یادآوری میشویم و در گام نهایی طریقه شکایت و اقامهی دعوی از دعوایی مذکور و تجدید نظر دربارهی احکام آنها را بیان میکنی.
تعریف تصرف و چگونگی آن
تصرف از نظر حقوق مدنی عبارت است از اینکه مالی اعم از منقول یا غیر منقول تحت اختیار کسی باشد و او بتواند نسبت به آن مال در حدود قانون یا عدوان تصمیم بگیرد. پس این تعریف تصرف با ید فقهی رابطهی نزدیکی دارد و ید عبارت است از سلطه و اقتدار شخص بر شئ به گونهای که عرفاً آن شئ در اختیار و استیلای او باشد و بتواند هرگونه تصرف و تغییری در آن به عمل آورد.
در دعوای تصرف عدوانی خواهان فقط کافی است که سبق ید خود را اعم از مالکیت و یا تصرف به اثبات برساند تا بتواند متصرف را از ملک خویش رها سازد.
@dadpouianmahbang